
پسرخاله
مامان بزرگم خیلی مریض بود
و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود
به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه
وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت:
آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم
تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی .
۷سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند!



و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود
به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه
وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت:
آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم
تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی .
۷سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند!





دیدگاه
·
1399/03/22 - 08:33
2 +